چرا در بعضی روابط احساس میکنیم که هیچ چیز به درستی پیش نمیرود؟
آیا تا به حال در رابطهای بودهاید که احساس کنید هر چقدر هم تلاش کنید، باز هم چیزی درست پیش نمیرود؟ این حس ناخوشایند، متاسفانه تجربهای رایج است. اما چرا این اتفاق میافتد؟ عوامل متعددی میتوانند در این احساس دخیل باشند. در این مقاله، به بررسی ۲۱ نکته میپردازیم که ممکن است دلیل این احساس در روابط شما باشند:
درک این عوامل، اولین قدم برای بهبود رابطه و رسیدن به رضایت بیشتر است.
- ✔️
عدم تطابق ارزشها:
اگر ارزشهای اساسی شما و طرف مقابل در تضاد باشند، رسیدن به توافق و درک متقابل دشوار خواهد بود. - ✔️
عدم ارتباط مؤثر:
ناتوانی در بیان واضح نیازها و احساسات، سوء تفاهم و رنجش را به دنبال دارد. - ✔️
عدم گوش دادن فعال:
اگر به حرفهای طرف مقابل به درستی گوش ندهید و تلاش نکنید او را درک کنید، احساس شنیده نشدن به او دست میدهد. - ✔️
انتقاد بیش از حد:
انتقاد مداوم و تخریبکننده، اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی را از بین میبرد. - ✔️
عدم قدردانی:
ابراز نکردن قدردانی از کارهای خوب طرف مقابل، او را دلسرد میکند. - ✔️
تفاوت در سبک زندگی:
تفاوتهای اساسی در سبک زندگی، میتواند منجر به اصطکاک و مشاجره شود. - ✔️
مشکلات مالی:
مشکلات مالی، استرس و فشار زیادی به رابطه وارد میکند. - ✔️
دخالت خانواده:
دخالت بیش از حد خانوادهها در امور شخصی، میتواند باعث تنش و اختلاف شود. - ✔️
تغییر اهداف زندگی:
تغییر اهداف زندگی در طول زمان، میتواند باعث دور شدن دو نفر از یکدیگر شود.
احساس خستگی میشود.
شناسایی این عوامل و تلاش برای رفع آنها، میتواند به بهبود رابطه و رسیدن به رضایت بیشتر کمک کند.
مهمترین چیز، صداقت، تعهد و تمایل به تلاش برای بهبود رابطه است.
چرا در بعضی روابط احساس میکنیم که هیچ چیز به درستی پیش نمیرود؟ 21 نکته
1. عدم تطابق در ارزشها و اهداف
یکی از اساسیترین دلایل این حس ناخوشایند، تفاوت در ارزشها و اهدافی است که هر یک از طرفین در زندگی دنبال میکنند.وقتی اهداف کلی زندگی، دیدگاهها و اولویتهای شما با هم هماهنگ نباشد، به تدریج احساس میکنید در مسیرهای متفاوتی حرکت میکنید.این عدم تطابق میتواند در مسائل مالی، تربیت فرزندان، سبک زندگی و بسیاری از جنبههای دیگر زندگی مشترک بروز کند.مثلا اگر یکی از طرفین به دنبال پیشرفت شغلی و دیگری به دنبال آرامش و تمرکز بر خانواده باشد، این تضاد میتواند منشاء مشکلات زیادی شود.
شناسایی و بحث در مورد این تفاوتها در ابتدای رابطه میتواند از بروز مشکلات بزرگتر در آینده جلوگیری کند.
تلاش برای یافتن نقاط مشترک و مصالحه در زمینههایی که اختلاف وجود دارد، امری ضروری است.گاهی اوقات، پذیرش این واقعیت که این رابطه برای شما مناسب نیست، بهترین راه حل است.
2. ناتوانی در برقراری ارتباط موثر
ارتباط موثر، رکن اصلی هر رابطه سالم است. اگر نتوانید احساسات، نیازها و خواستههای خود را به درستی بیان کنید، سوءتفاهمها و دلخوریها به مرور زمان انباشته میشوند. عدم توانایی در گوش دادن فعالانه به صحبتهای طرف مقابل و همدلی با او نیز میتواند به مشکلات ارتباطی دامن بزند.
تصمیمگیری در مورد هزینهها، میتواند از بروز اختلافات جلوگیری کند. شفافیت و صداقت در مورد مسائل مالی، کلید حل مشکلات است.
8. دخالتهای خانواده و دوستان
دخالت بیش از حد خانواده و دوستان در رابطه میتواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شود. هر دو طرف باید از رابطه خود در برابر دخالتهای ناخواسته محافظت کنند. تعیین مرزهای مشخص با خانواده و دوستان و اجتناب از به اشتراک گذاشتن جزئیات خصوصی رابطه، امری ضروری است. حمایت از یکدیگر در برابر فشارهای خارجی، نشان دهنده تعهد به رابطه است. اگر در این زمینه مشکل دارید، صحبت کردن با خانواده و دوستان و بیان انتظارات خود، میتواند مفید باشد. گاهی اوقات، اجتناب از صحبت کردن در مورد مشکلات رابطه با دیگران، بهترین راه حل است. اولویت دادن به رابطه خود، نشان دهنده اهمیت آن است.
9. حسادت و بیاعتمادی
حسادت و بیاعتمادی میتوانند به سرعت یک رابطه را نابود کنند. حسادت معمولاً ناشی از ناامنی، ترس از دست دادن و یا تجربههای گذشته است. بیاعتمادی میتواند به دلیل دروغ گفتن، خیانت و یا رفتارهای مشکوک ایجاد شود. هر دو این احساسات، نیازمند بررسی و حل شدن هستند. صحبت کردن در مورد احساسات خود با طرف مقابل و تلاش برای درک ریشه حسادت و بیاعتمادی، امری ضروری است. تلاش برای ایجاد اعتماد و اطمینان در رابطه، میتواند به کاهش حسادت و بیاعتمادی کمک کند. صداقت و شفافیت، کلید ایجاد اعتماد در رابطه است.
10. عدم تعادل قدرت
در یک رابطه سالم، قدرت باید به طور مساوی بین دو طرف تقسیم شود. عدم تعادل قدرت میتواند منجر به سوء استفاده، کنترل و استثمار شود. این عدم تعادل میتواند در زمینههای مختلفی مانند مالی، عاطفی و یا اجتماعی بروز کند. باید هر دو طرف احساس کنند که صدایشان شنیده میشود و نظراتشان ارزشمند است. صحبت کردن در مورد احساسات خود و تلاش برای برقراری تعادل در رابطه، امری ضروری است. تشویق طرف مقابل به ابراز نظر و احترام به نظرات او، میتواند به ایجاد تعادل قدرت کمک کند. هر دو طرف باید احساس کنند که در رابطه، حق انتخاب دارند.
11. عدم حل تعارضات به شکل سازنده
تعارضات در هر رابطهای اجتنابناپذیرند. نحوهی برخورد با این تعارضات است که تعیین میکند آیا رابطه سالم و پایدار خواهد بود یا خیر. اگر تعارضات به شکل مخرب و با بهرهگیری از توهین، فریاد زدن و سکوت کردن حل شوند، به مرور زمان باعث تخریب رابطه میشوند. یادگیری مهارتهای حل تعارضات به شکل سازنده، مانند گوش دادن فعالانه، همدلی کردن و پیدا کردن راه حلهای مشترک، بسیار مهم است. سعی کنید در هنگام بروز تعارضات، به جای حمله به طرف مقابل، احساسات و نیازهای خود را بیان کنید. گاهی اوقات لازم است که برای حل تعارضات به یک متخصص مراجعه کنید. اجتناب از بحث و گفتگو، راه حل مناسبی برای حل تعارضات نیست.
12. زندگیهای جدا از هم
اگر هر یک از طرفین رابطه، زندگی جداگانهای داشته باشند و فعالیتهای مشترک کمی انجام دهند، به مرور زمان از یکدیگر دور میشوند. داشتن سرگرمیها و دوستان جداگانه مهم است، اما نباید باعث شود که رابطه در حاشیه قرار بگیرد. اختصاص دادن وقت کافی برای یکدیگر، انجام فعالیتهای مشترک و به اشتراک گذاشتن تجربیات، به حفظ صمیمیت و نزدیکی کمک میکند. برنامهریزی برای سفرها، مهمانیها و فعالیتهای تفریحی مشترک، میتواند به تقویت رابطه کمک کند. اگر احساس میکنید که از یکدیگر دور شدهاید، سعی کنید دوباره ارتباط برقرار کنید. تلاش برای ایجاد خاطرات مشترک، به تقویت پیوند بین شما کمک میکند.
13. بیتوجهی به نیازهای جنسی
نیازهای جنسی بخش مهمی از یک رابطه سالم هستند. بیتوجهی به این نیازها میتواند منجر به نارضایتی و دلسردی شود. صحبت کردن در مورد خواستهها و نیازهای جنسی با طرف مقابل، امری ضروری است. خجالت کشیدن یا اجتناب از این صحبتها میتواند به مشکلات جدی منجر شود. تلاش برای ایجاد یک رابطه جنسی سالم و رضایتبخش برای هر دو طرف، بسیار مهم است. تنوع و خلاقیت در رابطه جنسی، میتواند به حفظ جذابیت و هیجان کمک کند.
اهمیت دادن به لذت طرف مقابل، نشان دهنده عشق و احترام است.
14. اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، یا هر چیز دیگری، میتواند تاثیر مخربی بر رابطه داشته باشد. اعتیاد باعث تغییر رفتار، بیمسئولیتی و مشکلات مالی میشود. زندگی با یک فرد معتاد، بسیار دشوار و طاقتفرسا است. در این شرایط، مراقبت از خودتان و حفظ سلامت روانتان، اولویت دارد. در صورت لزوم، از یک متخصص کمک بگیرید. مرزهای خود را مشخص کنید و اجازه ندهید که اعتیاد طرف مقابل، زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. امنیت و سلامت شما، از هر چیز دیگری مهمتر است.
15. خشونت خانگی
خشونت خانگی، چه فیزیکی، چه کلامی و چه روانی، هرگز قابل قبول نیست. اگر در رابطهای هستید که در آن خشونت وجود دارد، باید فورا از آن خارج شوید. هیچ کس حق ندارد به شما آسیب برساند. خشونت خانگی، یک جرم است و شما حق دارید از خودتان محافظت کنید. با یک دوست، عضو خانواده یا یک متخصص تماس بگیرید و از آنها کمک بخواهید. امنیت و سلامت شما، از هر چیز دیگری مهمتر است. خودتان را نجات دهید. هیچ بهانهای برای خشونت خانگی وجود ندارد. شما لایق یک رابطه سالم و امن هستید.
16. نداشتن زمان کافی برای هم
در دنیای پرمشغلهی امروز، اختصاص دادن زمان کافی برای یکدیگر میتواند چالشبرانگیز باشد. اما اگر وقت کافی برای هم نداشته باشید، رابطهتان رو به زوال میرود. تلاش کنید که هر هفته زمان مشخصی را برای با هم بودن اختصاص دهید. این زمان میتواند صرف شام خوردن، فیلم دیدن، قدم زدن یا هر فعالیت دیگری شود که از آن لذت میبرید. حتی یک گفتگوی کوتاه و صمیمانه قبل از خواب میتواند تاثیر مثبتی بر رابطهتان داشته باشد. تلفن همراه و سایر عوامل مزاحم را کنار بگذارید و تمام توجهتان را به طرف مقابل معطوف کنید. به طرف مقابل نشان دهید که برایتان مهم است و از با او بودن لذت میبرید. اولویت دادن به رابطه، نشان دهنده اهمیت آن است.
17. خیانت
خیانت، شکستن اعتماد و تعهد در یک رابطه است. این عمل میتواند به شدت آسیبزا باشد و به سختی قابل ترمیم است. اگر مورد خیانت قرار گرفتهاید، حق دارید احساس خشم، ناراحتی و سردرگمی کنید. تصمیمگیری در مورد ماندن یا رفتن بعد از خیانت، تصمیمی بسیار شخصی است. در این مورد، به احساسات خود اعتماد کنید و تصمیمی بگیرید که برایتان بهترین است. اگر تصمیم به ماندن گرفتهاید، باید هر دو طرف متعهد به ترمیم رابطه باشید. مشاوره با یک متخصص میتواند در این فرآیند کمککننده باشد. اگر طرف مقابل حاضر به پذیرش مسئولیت و جبران اشتباه خود نیست، ترمیم رابطه غیرممکن خواهد بود.
18. از دست دادن هویت فردی
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید هویت فردی خود را حفظ کنند. اگر یکی از طرفین برای راضی نگه داشتن طرف مقابل، تمام خواستهها و نیازهای خود را نادیده بگیرد، به مرور زمان احساس نارضایتی و خشم میکند. از فعالیتهایی که از آن لذت میبرید، دست نکشید و به خودتان اجازه دهید که رشد و پیشرفت کنید. رابطهای که در آن هر دو طرف هویت فردی خود را حفظ میکنند، سالمتر و پایدارتر است. اجازه ندهید که رابطه، تمام زندگی شما را در بر بگیرد. به خودتان و نیازهایتان احترام بگذارید.
19. عدم پذیرش تغییر
زندگی در حال تغییر است و افراد نیز در طول زمان تغییر میکنند. اگر در رابطهای هستید که در آن هیچ کدام از طرفین حاضر به پذیرش تغییرات طرف مقابل نیست، رابطهتان به مشکل برمیخورد. تلاش کنید که تغییرات طرف مقابل را درک کنید و از او حمایت کنید. رابطهای که در آن هر دو طرف به یکدیگر اجازه رشد میدهند، سالمتر و پایدارتر است. به تغییرات خود نیز توجه داشته باشید و با طرف مقابل در مورد آنها صحبت کنید. به جای مقاومت در برابر تغییر، سعی کنید از آن استقبال کنید. رابطه شما نیز باید با تغییرات زندگی، سازگار شود.
20. عدم قدردانی
عدم قدردانی از تلاشها و محبتهای طرف مقابل، میتواند به مرور زمان باعث دلسردی و ناراحتی شود. ابراز قدردانی، سادهترین راه برای نشان دادن عشق و احترام است. برای تمام کارهایی که طرف مقابل برایتان انجام میدهد، سپاسگزار باشید. حتی برای کارهای کوچک و روزمره. قدردانی را به صورت کلامی ابراز کنید و به طرف مقابل بگویید که چقدر از او قدردان هستید. نوشتن یک نامه تشکر یا هدیه دادن، نیز میتواند راههای خوبی برای ابراز قدردانی باشد. هر چه بیشتر قدردان باشید، بیشتر خوشحال خواهید بود. رابطهای که در آن قدردانی وجود دارد، قویتر و پایدارتر است.
21. خودشیفتگی یکی از طرفین
وجود ویژگیهای خودشیفتگی در یک طرف رابطه میتواند مشکلات جدی ایجاد کند. افراد خودشیفته معمولاً نیازهای خود را در اولویت قرار میدهند، همدلی کمی دارند و به دنبال تایید و تمجید مداوم هستند. برقراری ارتباط سالم با یک فرد خودشیفته بسیار دشوار است، زیرا آنها تمایلی به پذیرش اشتباهات خود ندارند و مسئولیت رفتارهایشان را نمیپذیرند. اگر در رابطهای هستید که در آن طرف مقابل ویژگیهای خودشیفتگی دارد، مراقبت از خودتان و تعیین مرزهای مشخص، بسیار مهم است. در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. زندگی با یک فرد خودشیفته میتواند بسیار آسیبزا باشد. اولویت دادن به سلامت روان و احساسات خود، اهمیت دارد. گاهی اوقات، بهترین راه حل، خروج از این رابطه است.





