14 نکته کلیدی درباره فرهنگ مشتری‌مداری

یک بار در یک فروشگاه خرید میکردم و حس کردم فروشنده اصلا حواسش به من نیست. انگار فقط میخواست کارش را تمام کند. این موضوع باعث شد فکر کنم چقدر مهمه که کارمندا واقعا به مشتری توجه کنند. وقتی کسی احساس کند دیده میشه، همه چیز فرق میکنه.
خیلی وقتا پیش اومده که با شرکت ها تماس گرفتم و حس کردم مثل یک شماره هستم نه یک آدم. ولی یک بار با یه شرکت صحبت کردم که انگار فقط منتظر حرف من بودن. اینطوری حس میکنی ارزش داری. گوش دادن واقعی میتونه اعتماد رو به وجود بیاره.
یادمه یک بار یه مشکل داشتم و یه شرکت در کمتر از چند ساعت برام حلش کرد. اون موقع فهمیدم سرعت چقدر مهمه. آدم وقتی میبینه مشکلش برای طرف مقابل اهمیت داره، حس بهتری پیدا میکنه. تاخیر بعضی جاها واقعا آزاردهنده است.
بعضی شرکت ها فقط میخوان پول دربیارن و تموم. ولی اونهایی که موندگار میشن، کسانی هستن که رابطه رو حفظ میکنن. من هنوز با یه فروشنده قدیمی کار میکنم فقط چون همیشه حواسش به نیازهام هست. اینطوری رابطه ها ماندگار میشه.
فکر میکنم بزرگترین مشکل بعضی کسب و کارها اینه که کارمندا رو آموزش نمیدن. من خودم یه بار با یه کارمند برخورد کردم که اصلا نمیدونست چطور مشکل رو حل کنه. اگه آموزش درست باشه، همه چیز بهتر پیش میره. فرهنگ خدمت رسانی باید از بالا شروع بشه.